.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
خداحافظ ، مازندرانی سابق ، "گــدوک"!
اولین مصاف مدیریت جدید سیاسی استان مازندران با مدیریت برتر کشور در تهران نتیجه ای نداد و تهرانی ها با اقتدار، به نفع خود رای داده و با جراحی قدرت مدارانه، گدوک که عضوی از پیکره مازندران است را برای ادامه حیات خود از مازندران جدا و مصادره کردند! ...
خداحافظ ، مازندرانی سابق ، "گــدوک"!

اولین مصاف مدیریت جدید سیاسی استان مازندران با مدیریت برتر کشور در تهران نتیجه ای نداد و تهرانی ها با اقتدار، به نفع خود رای داده و با جراحی قدرت مدارانه، گدوک که عضوی از پیکره مازندران است را برای ادامه حیات خود از مازندران جدا و مصادره کردند! کاری که چند سال قبل سمنانی ها هم در قضیه جداسازی خطیرکوه به بهانه تامین آب شرب سمنان تجربه کردند و آب از آب تکان نخورد!

از مدتها قبل، ماموران و کارکنان برخی از دستگاههای اداری فیروزکوه، ظاهراً با چراغ سبز پایتخت نشین ها حملات شبانه و شبیخون گونه ای را متوجه برخی سازمانهای مازندرانی مستقر در گدوک می کردند و گروگان گیری و تهدید و مصادره اموال را در دستور کار خود قرار داده، تا اصطلاحاً کار را در همین سطح به پایان رسانده و یکسره کنند، اما غیرت و مقاومت مازندرانی ها مانع از تحقق هدف آنها در این سطوح می شد!

تا اینکه کار به شکایت و برگزاری جلسه و نهایتاً حکمیت در تهران کشیده شد و ما در فضایی آکنده از امید و با پشتوانه های کاملاً مستند تاریخی و اسناد قانونی و نیز مواضع محکم نمایندگان و مدیران مازندران و ترجیحاً طبقه مدیریتی شهرستان سوادکوه، مطمئن به پیروزی مازندران در این مذاکرات ملی بودیم!

اما ظاهراً اینگونه نشد و این حکمیت خیلی زودتر از هر زمان متصور، در طرفةالعینی رای علیه مازندران داد و گدوک را قلدرانه به تهران سپرد، تا مدیران سوادکوهی به مسئولیت فرماندار، برای دومین بار، مسابقه مذاکره را به حریف واگذار کنند و دست از پا درازتر به سرزمین مادری برگردند! همانگونه که قبلاً نیز چنین باختی را در عملیات فریبکارانه سمنانی ها تجربه کرده بودند و خطیرکوه را با آن همه ویژگی های ناب اقلیمی و قابلیت های بالای توریستی از دست داده و در حسرت مالکیت مجدد آن سوختند!

نمی دانم، شاید حق با سمنانی ها و تهرانی ها باشد، این وسط شاید حقیر توجیه کافی نشده باشم! چرا که همیشه احتمال رو شدن اسناد، دلایل، شواهد و قرائن مکتوم در این جلسات می رود و یا شاید هم نیاز آنها به این مناطق بکر و خوش اقلیم بیشتر از ما بوده و یا بدتر از همه، شاید صلاحیت سمنانی ها و تهرانی ها در اداره و نگهداری امور این مناطق بیشتر از مازندرانی ها بوده و اهالی این مناظق نیز خواهان الحاق به همان مشتریان و مدعیان مالکیتی جدیدند!

اتفاقی که نزدیک بود در باره شهرستان گلوگاه نیز اتفاق بیافتد و گلستان و سمنان با وعده شهرستان کردن گلوگاه، نظر اهالی گلوگاه را جذب کرده و تا مرزهای قانونی کردن این الحاق پیش رفته بودند که خدا رحم کرد و بخیر گذشت و گلوگاه شهرستان شد! و این همه مخالفت کشوری با شهرستان شدن گلوگاه در حالی انجام می گرفت که در گلستان شهرهایی به مراتب بسیار کوچک تر شهرستان شده و به گلوگاه نیز قول قطعی شهرستان شدن می دادند!

وقتی نفوذ ما در تهران تا این اندازه کم است که سمنانی ها و گلستانی ها و تهرانی ها به این راحتی می توانند، ازآب کره بگیرند و از هیچ، همه چیز بسازند، اما ما حتی قادر به نگهداری و تعالی داشته های خود نیستیم، شاید حق با همان ها باشد و ما بی جهت، آب در هاون می کوبیم!!

مطمئناً حق دادنی نیست، بلکه گرفتنی است و این نیازمند افزایش صلاحیت حق خواهی در ماست و قرآن مجید هم می فرماید:ما سرنوشت هیچ قوم را تغییر نمی دهیم، مگر آنکه خودشان بخواهند!

بهر حال ما نمی خواهم قصور نابخشودنی مدیران گذشته را با مدیران امروز تسویه حساب کنیم، اما مدیران امروز استان باید با شفافیت هر چه تمام تر، علت صدور چنین رایی علیه مازندران را برای افکار عمومی تشریح و روشن کنند، چرا که حس تحقیر شدن در ما اوج گرفته و در فردا روزی باید منتظر تحقق آرزوهای گیلانی ها در غرب استان، آرزوی قزوینی ها در جنوب غربی استان، آرزوی کرجی ها در همان منطقه،آرزوی دماوندی ها در منطقه امامزاده هاشم آمل و نیز آرزوی گلستانی ها در مالکیت نسبی میانکاله باشیم و این برای مازندران و ترجیحاً برای مدیرانی که مدعی برخورداری از نفوذ در تهران و مقامات پایتخت نشین اند، اصلاً خوب نیست!

واقعاً چه جوابی در مقابل سوال عمومی مردم داریم؟!نمایندگان سوادکوه و فرماندار سوادکوه چه پاسخی برای سوادکوهی ها دارند؟!مدیران استانداری و ترجیحاً استاندار محترم به معترضین و منتقدین و به افکار عمومی و مشخصاً به رسانه ها چه خواهد گفت؟!

جالب اینجاست که این اتفاق در شرایطی بوقوع پیوست که ادعا می کنیم بیشترین حضور مسئولیتی مازندران در مصادر و مناصب ملی را در حال تجربه کردن هستیم و این بسیار تاسف بار است که این حضور گسترده منجر به جلوگیری از خورده شدن حق مازندران نشود!

امیدوارم که این رای قطعی نبوده و جا برای اعتراض مستند مازندران وجود داشته باشد و امکان بررسی جامع تر این مسئله مورد اختلاف فراهم باشد و یا حداقل کمیسون های مجلس وارد ماجرا شده و به بررسی مجدد ادعاها بپردازند، تا شاید فرجی حاصل شود!


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 3 ارديبهشت 1389
نمایندگانی که وکلای ما در نظام مقدس جمهوری اسلامی هستید ما تا پای جان می ایستیم . همت کنید و از حق ما دفاع نمائید و به شکل سایسته ای پیگیری نمائید از مقام عظمای ولایت کمک بگیرید و در نهایت نظر ایشان برای همه ما حجت است
hamed khalili 3 ارديبهشت 1389
با سلام آروزي توفيق براي نويسنده اين مطلب ، مي خواستم عرض كنم توطئه بزرگ براي نابودي سرزمين فرهنگ آداب و رسوم مازندران وجود دارد.جدا شدن استان گلستان از مازندران با توجه به فرهنگ و زبان مازندراني رايج در اين استان ، جدا شدن فولاد محله و تعداد زيادي روستا هاي زيبا از چهردانگه و الحاق آن به سمنان ، جدا شدن خطير كوه از استان و ملحق شدن آن به سمنان و موضوع اخير.
آيا دماوند ، فيروزكوه و ساير شهر هاي استان تهران كه زبان و فرهنگ آن ها مازندراني است آيا خود را مازندراني مي دانند ، آيا در اين استان ها به زبان مازندراني اهميت داده مي شود ؟ آيا با اين تصميم و پاره پاره كردن مازندران يك توطئه براي نابودي مازندران وجود ندارد؟ تا كي بايد اين گونه تحقير شويم .
در مازندران از صنعت خبري نيست؟ از هتل هاي زيبا خبري نيست و مسافران كنار خيابان خوابيدن جز به زحمت مردم بومي چيزي اضافه نمي كنند، از دانشگاه معتبر خبري نيست در استان سمنان كه فقط به اندازه شهرستان ساري جمعيت دارد چند دانشگاه وجود دارد،
آيا در مازندران خيابن آبرومندانه وجود دارد؟ آيا در مازندران كتاب خانه مركزي مجهز وجود دارد؟ آيا يك تيم ورزشي قوي در مازندران داريم، آيا مازندران را جز ايران مي دانم؟ اگر ميدانيم اين برخوردهاي مغرضانه كه نتيجه ي آن نابودي مازندران و مازندراني است براي چيست؟
آيا در جنگ تحميلي رشادت هاي مردان مازندراني را نديد؟ آيا تاثير مازندران در شعر نو را به ياد نمي آوريد؟ آيا تاثير مازندران را در موسيقي و آواز منكر مي شويد.
پس سهم ما مزندراني ها از اين كشور ثروت مند چيست؟ چرا هر روز به فكر پاره پاره كردن مازندران قدم برداشته مي شود و هر استان نزديك به مازندران در فكر جدا كردن بخش هايي از مازندران است تا آن را به خود الحاق كند تا وجه يي پيدا كند.
بگذاريد از مازندراني كه فروسي در شاهنامه نام برده اثري در بيرون وجود داشته باشد .گرچه متاسفانه بعضي افراد مغرض مطرح مي كنند مازندران مورد نظر فردوسي اين مازندران كنوني نيست. شهر ساري و آمل نامبده شده درز مازندران اتفاقي است اين شهرها در مازندراني وجود دارد كه اين آقايان محقق آن را ساختند ، تا مازندران را نابود كنند.
در زماني كه هيچ كدام از گويش هاي رايج در ايران شروع به كتابت نكرده بودند كتاب وزين مرزبان نامه به زبان مازندراني نوشته شده بود. كتاب ارزشمند قابوسنامه توسط مازندراني ها به نگارش در آمد.و.......
بياييد و پيشرفت خود را در نابودي مازندران نبينيد.
مازیار 3 ارديبهشت 1389
واقعا جالب که نمایندگان و مردم فیروزکوه اینگونه ماهیت خویش را با استفاده از اسلحه بروز دادند. اینکار که مطمئنا حامی دارد چون اگر نمی داشت فیروزکوه به خاطر این کار باید جریمه میشد نه این که برنده شود! شاید حق دارند! شاید اگر ما جای آنها بودیم دست به همینکار میزدیم چرا که چیزی نداشتیم جز سیب زمینی و سیمان !؟
نا شناس 3 ارديبهشت 1389
شهرک "دریاکنار "که از بخش مرکزی شهرستان بندری "فریدون کنار" بود" به وسیله برخی مسئولین بابلسر و با کمک بعضی از مسئولان مازندرانی به خصوص با حمایت تعدادی از نمایندگان مجلس و استاندار وقت با نامردی گرفتند وبه بابلسر اهداء کردند . (چوب خدا صدا نداره) یا ... دکن دکا !
نا شناس 4 ارديبهشت 1389
دوستان عزیز چرا از تهرانی ها و نمایندگان فیروزکوه گته میکنید بیاید بر سر خودمان بزنیم که نمایندگان مازندران خصوصا سوادکوه اقتدار لازم را در خصوص دفاع از خاکشان نداشتند .برای انان متاسفم
نا شناس 4 ارديبهشت 1389
این آقای استاندار که می گوید مشایی برای مازندران نعمت می باشد پس کو چطور رئیس مجلس و قوه قضائیه مازندرانی هستند پس کاری انجام نمی دهند مطمئن باشید که تا چند سال دیگه اثری از مازندران باقی نمی ماند با این مدیرانی که دارد
اقایی 4 ارديبهشت 1389
عجب بازاری دارید شما الان بیش ار سی هزار مازنی فقط در شهر سمنان سکونت دارند و بیش از 20 مدیر ارشد استان مازنی هستند الان سمنانی ها جیغ و داد کنند مگر از نظر دینی /ملی و... چه تفاوتی دارد این تعصب ها نشانه غیرت دینی ماست ؟؟؟یا سود اقتصادی دارد ؟؟؟حالا خطیر کوه جز سمنان شد نمی شود به انجا تفریح رفت مگر ویزا می خواهد؟ انقدر بچه بازی در اوردید تا فریدونکناری ها که هنوز امضا شهرستان شدنش خشک نشده ادعای مالکیت دریاکنار را کردند خوب دریاکنار هم متعلق به فریدونکنار بشود چه سود و ضرری برای یک بابلسری دارد الان هم گدوک جز تهران شد یعنی ما را نمی گذارند از انجا رد شویم ؟؟؟.
یک مدیر بابلسری ساکن استان دیگر
ق 4 ارديبهشت 1389
جالب است سد سلیمان تنگه را بسیج گرفت حرفی نزدید.
سید ابراهیم قدوسی 4 ارديبهشت 1389
منطقه امام زاده هاشم (ع) هم ظاهراً به شهرستان دماوند واگذار شده
نا شناس 4 ارديبهشت 1389
ای بابا مازندران را ببرند ککشون نمیگزه فقط دنبال دعوی سیاسی و تقسیم پست هستند مبارک اقایان باشه راستی مراسم تودیع و معارفه گدوک چه موقع است
گت آقا 5 ارديبهشت 1389
متاسفانه مازرون از درون صدمه دیده و می بیند. خود ما مازنی ها نه به محدوده و نه محیط زیست و نه فرهنگ بومی خود احترام نمی گذاریم، از دیگران چه انتظاری هست.
1.در مورد محدوده و مرز مازندران دوستان و همشهریان در اینجا به اندازه کافی مطلب گفتند و باید گفت: قلم را بیش از این توانایی گرسیتن نیست.
2. محیط زیست ما شده اشغال دونی ایران. این را من نمی گویم بلکه کارشناسان محیط زیست می گویند. مازندران و به طور کل مناطق شمال همواره با زباله مسئله داشته است و باگسترش توریسم که تنها برای این منطقه هزینه سربار دارند پررنگتر نیز شده است. کافی است نگاهی به اطراف خود بکنیم ، سطح خیابان شهرهای ما پر است از زباله ، امروز ه مازندران از تهران بیشتر موش دارد! خیابانهای شهر های ما حتی به اندازه شهرهای کویری کشور درخت ندارد. پوشش درختی در مناطق روستایی بخصوص مناطق دشت مازندران به سرعت در حال نابودی است.
3. تبدیل مازندران به سکونتگاه ثانویه اهالی مناطق دیگر مشکلی است که دامنه آن در آینده غیر قابل کنترل خواهد بود. این امر به دلیل عدم وجود برنامه گردشگری است. مثلا ساخت هتل و تاسیساتی نظیر آن به جای فروش زمین به گردشگر و اجازه ساخت خانه های منفرد.
4. از فرهنگ چه می توان گفت: امروز مازنی از گویشش عار دارد، اگر نه این همه اصرار به فارسی بلغور کردن با بچه هاچیست. شب های عید تلویزیون با مازنی های موفق و معروف ( مثل ورزشکاران و هنر مندان) مصاحبه می کرد. مجری محترم انتخاب زبان مصاحبه را بر عهده مهمان می گذاشت. در این بین اغلب زبان فارسی را انتخاب می کردند و با ته لهجه غلیظ! مازنی، حاضر به صحبت کردن به زبان مادری خود نبودند. البته بودند افرادی که به مازنی بودن خود افتخار می کردند و از زبان مادری خود که یکی از مهمترین شاخصه های فرهنگ است برای بیان مطالب خود استفاده می کردند.
5 .و در نهایت این که مازندران از هر نظر تکه تکه می شود نه از بیرون و توسط غیر بلکه از درون توسط خود ما.
عين اله آزموده / روستاي بالاده ساري 5 ارديبهشت 1389
يادم نمي رود كه منطقه چهاردانگه شامل روستاهايي چون بالاده ، واوسر ، تيله بن ، قلعه ،‌پايين ده ،‌تيلك ، آغوزگاله ، آتني ، گلخوران ،‌ارا ، و ده ها روستاي ديگر در منطقه اي بكر و باستاني چون قله اسطوره اي شاهدژ و رشته كون زيبا و جنگلي منطقه حفاظت شده چهارنو در منطقه شرقي دودانگه، در سالهاي بعد از انقلاب نزديك بود به بهانه ساخت جاده و دريافت امكانات به استان سمنان واگذار شود ولي با مخالفت مردمي روبرو شده و اين منطقه بكر از نظر فرهنگ و زبان مازندراني در آغوش مازندران عزيز باقي مانده و امروز افتخار مي كنيم كه هويت خود را حفظ كرده ايم .
نمي دانم شايد در آينده هم چنين تعرضات ناجوانمردانه اي در معادلات سياسي كشور روي دهد و مردم بازنده اصلي آن باشند .
چند سال پيش در ميدان تجريش تهران با پيرمردي كراوات زده و فوق تخصص جراحي و اهل شميرانات صحبت مي كردم و ايشان با من با زبان اصيل تبري كوهستانهاي البرز صحبت مي كرد و من مانده بودم كه شميرانات كه هنوز مردمش به زبان مازندراني صحبت مي كردند بخشي از پايتخت ايران و تهران بزرگ است كه روزگاري متعلق به حوزه فرهنگي مازندران بود ..
هنوز مردم شهرهاي طالقان ، رودبارقصران ، لواسانات ، دماوند ، فيروزكوه ،‌شهميرزاد ،‌سنگسر و صدها روستاي اطرافشان با زبان و فرهنگ مازندراني زندگي مي كنند . آن وقت در ساري خودمان وقتي مي خواهيم مازندراني صحبت كنيم مي ترسيم كه همزباني پيدا نكنيم و يا مورد تمسخر قرار بگيريم
متاسفم براي مسئولان مازندران .
نا شناس 5 ارديبهشت 1389
تقسیمات کشوری براساس مرزهای طبیعی وثبتی است وروستای گدوک هم ازقدیم جزیی ازفیروزکوه بودهاستوحدشمال ان مرزروستای شوراب است انچه اکنون اتفاق افتاده است تعیین مرزبراساس مصوبات بیست سال قبل است وحداکثرصدمتردرطول محل اختلاف بود بهتراست ذهن مردم رابااطلاعات غلط ازدردهای اساسی منحرف نکنید
دلسوز 6 ارديبهشت 1389
کاملاً قابل پیش بینی است که کارنامه عملکرد استان که در حقیقت نمونه کوچکتری از کشور هست، با سرعت قابل توجهی در بخش های مختلف در حال کسب نمرات منفی است . که نمونه های آن وضعیت نابسامان زباله استان، وضعیت تعطیلی کارخانجات استان، کسب مقام چهارم طلاق کشور، افزایش اعتیاد، جدا شدن بخش های مختلف از استان و واگذاری به استانهای همجوار، وضعیت پروژه های عمرانی استان، جابجایی سریع مدیران استانی ، عدم مدیریت صحیح عرضه و تقاضا محصولات برنج و مرکبات و گل و گیاه استن و ....می باشد. همه می دانیم منشاء این درد از کجاست. تا وقتی در انتخاب مدیران استانی و کشوری، مواضع سیاسی بر تخصص و تعهد و تجربه رجحان داشته باشد انتظاری بیش از این نمی رود. نگاه کنید کدام یک از مدیران دارای آن تجربه و تخصص لازم می باشد مثلا ریس سازمان صنایع و معادن آیا ایشان تخصصی بجز رنگ کردن نمای سازمان صنایع و معادن کاری دیگر انجام داده است؟ تخصص ایشان چیست؟ تجربه ایشان چیست؟ یا معاون سیاسی اجتماعی استانداری . ایشان چه تجربه موفقی را بعنوان فرماندار تنکابن داشته اند که حالا مناسب این پست تشخیص داده شده اند؟ یا ریس محیط زیست پیشین، ایشان چه تخصصی در خصوص محیط زیست دارند، چه تجربه مدیریتی داشته اند که چند سال در مازندران و حالا در تهران بعنوان مدیر کل محیط زیست می باشند؟ و ........
مازندرانی 5 شهريور 1391
ما مازندرانی ها باید از استان خود و فرهنگ و تمامیت ارضی مازندران عزیز پاسداری کنیم و به کسی اجازه تجاوز به استان خود را ندهیم و نگذاریم که کسی از مازندران ما سوء استفاده بکنیم و اگر کسی قصد تجاوز به مازندران را دارد او را سر جای خود بنشانیم

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.068 seconds.